این روزهای ما
سلام به گل پسرک مامان ببخش مامانم که اینقدر دیر به دیر میام مینویسم اتفاقایی که تو این مدت افتاده یکی این بود که دایی مریض بودن و ما مجبور شدیم یه سفر دو روزه به مشهد داشته باشیم.. که خدا رو شکر بهتر شدن و ما برگشتیم و مامانی یه هفته اونجا موندن تو این مدت هم یکم عصبی شدی که من خیلی خیلی نگرانتم.. داد میزنی ..جیغ میکشی.. هر چی دستت باشه پرت میکنی .. من و میزنی خلاصه وقتی بیداری کلی من و اذیت میکنی خوابتم خوب نیست و کم خوابی وقتی هم که میخوابی من هر 10 دقیقه یکبار باید بیام کنارت بهت شیر بد...
نویسنده :
مامانی رضا
12:18